روانشناسي

 
 
درمان شناختي رفتاري چيست؟ تكنيك هاي درماني
|

درمان شناختي رفتاري چيست؟ تكنيك هاي درماني

درمان شناختي رفتاري (CBT) يكي از مهم ترين روش هاي درماني است كه توسط روانشناسان مجرب مركز مشاوره ستاره ايرانيان ارائه مي شود. ما از اين روش براي درمان افراد در سنين مختلف و براي اختلالات رواني متفاوت استفاده مي كنيم. براي كسب اطلاعات بيش تر در مورد درمان شناختي رفتاري به خواندن مقاله ادامه دهيد.

برخي از شرايطي كه با استفاده از درمان شناختي رفتاري درمان مي شوند عبارتند از:

افسردگي و ساير اختلالات خلقي
اضطراب و حملات پانيك
اختلالات اشتها
اعتياد
مشكلات كنترل خشم
اختلالات شخصيت
فوبيا
در ايالات متحده، از هر ۱۵ بزرگسال، يك نفر در سال دچار افسردگي مي شود. اين عارضه براي هر كسي و در هر زمان ممكن است رخ دهد، اما در افراد ۱۵ تا ۲۸ ساله، به ويژه در زنان، شايع‌تر مي باشد.

اگر والدين، خواهر و برادر يا ساير خويشاوندان درجه يك شما سابقه ابتلا به اين بيماري را داشته باشد، خطر ابتلا به آن براي شما بيشتر مي باشد و لازم است بيش تر با مشاور در تماس باشيد.

درمان شناختي رفتاري چيست؟
CBT نوعي روان درماني است كه توسط روانشناسان مجرب و آموزش ديده ارائه مي شود. اين روش به عنوان درماني موثر شناخته مي شود كه نتايج بلندمدتي به دنبال دارد.

گفتار درماني
گفتار درماني كه نوعي درمان شناختي رفتاري مي باشد به شما كمك مي كند تا الگوهاي افكار منفي را كه بر رفتار و احساس شما تأثير مي گذارد، تشخيص و تغيير دهيد. اين افكار منفي خودكار به مشكلات سلامت روان شما مي افزايند و حتي آن ها را بدتر مي كنند.

شما بايد با درمانگر خود همكاري كرده تا افكار خودكار منفي شناسايي، آن ها را به چالش كشيده و با ديدگاهي عيني تر جايگزين كنيد. انجام اين كار مي تواند علائم افسردگي و اضطراب شما را بهبود بخشد.

روش‌هاي متداول مورد استفاده در درمان شناختي رفتاري شامل گفتار درماني، يادداشت روزانه، نقش‌بازي، تكنيك‌هاي آرام‌سازي، تمركز حواس و حواس‌پرتي ذهني است.

انواع درمان شناختي رفتاري
درمان شناختي رفتاري تنها يك نوع درمان نيست بلكه مجموعه اي از روش ها و راهكارها شامل گفتار درماني و روش هاي خودسازي مي باشد كه به طور كلي روي افكار، رفتارها و احساسات شما تاثير مي گذارد.

برخي از انواع درمان شناختي رفتاري عبارتند از:

درمان شناختي براي شناسايي و تغيير الگوهاي فكري، رفتارها و احساسات منفي
رفتار درماني ديالكتيكي (DBT) كه افكار و رفتارها را از طريق راهبردهايي مانند ذهن آگاهي و تنظيم هيجاني مورد بررسي قرار ميدهد
رفتاردرماني عقلاني هيجاني (REBT) براي شناخت باورهاي غيرمنطقي، به چالش كشيدن آن ها و ايجاد تغييرات
هر يك از اين روش ها متكي به رويكردهاي مختلفي است كه براي رسيدگي به الگوهاي تفكري كه به پريشاني رواني شما مي افزايند، طراحي شده اند. به طور كلي، درمانگر روي اهداف خاصي تمركز خواهد كرد و هر مرحله از فرآيند را براي شما توضيح داده و اغلب تكاليفي را براي شما فراهم مي‌كند تا قبل از قرار بعدي‌تان آن ها را تكميل كنيد.

منبع:كانون مشاوران ايران-درمان شناختي رفتاري چيست؟ تكنيك هاي درماني



:: ات مرتبط:

:: برچسب‌ها:
نویسنده : ravanshenas4455
تاریخ : 1401/7/17 
زمان : ۰۶
روان درماني عاطفي عقلاني، راهكار رفع اختلالات عاطفي زوجين
|

هر گاه هر گونه تشنج در روابط عاطفي و زناشويي بين زن و شوهر باشد كه با فقدان درك متقابل و همدلي همراه باشد آن را به سردي روابط سوق مي دهد.

اولين مرحله از بي تفاوتي با طلاق عاطفي آغاز مي شود.
متأسفانه، نرخ طلاق در كشور ما بسيار زياد است.

اما آمار رسمي اعلام شده فقط كساني هستند كه ثبت شده اند.

اگر ما طلاق عاطفي را اضافه كنيم، بايد بيش از حد نگران باشيم.

مطالعات نشان داده اند كه هفتاد درصد از ازدواج ها در كشور ما طلاق عاطفي را تجربه مي كنند.

آسيب هاي شخصي و اجتماعي ناشي از طلاق عاطفي بسيار بيشتر از طلاق رسمي است.
و تقريبا در همه موارد تنها عامل آن نيست.

جداي از بي تفاوتي كارشناسان راه هاي بسياري براي حل اين مشكل پيدا كرده اند، كه اگر بخواهيم توجه كنيم دقيقا همان قوانين اسلامي و دستورات الهي است كه در قرآن ما بيان شده است.

احترام به يكديگر
دوست داشتن
درك نيازهاي يكديگر
آرامش
مشاركت در كار خانگي
حل مسائل با هم
روان درماني عاطفي عقلاني، راهكار رفع اختلالات عاطفي زوجين

كليد موفقيت داشتن زندگي موفق و جلوگيري از فاجعه طلاق عاطفي است.
يكي از عوامل مهم در ايجاد اختلافات زناشويي را مي توان اختلالات عاطفي هريك از طرفين دانست.

اگر بخواهيم تعريف ساده اي از اختلالات عاطفي بين زوجين داشته باشيم.

بايد گفت انجام رفتارهاي احمقانه توسط فرد عاقل را اختلالات عاطفي مي گويند.

در واقع اختلالات عاطفي يعني داشتن افكار و رفتارهاي غير عقلاني و فرآيندي است كه موجبات رنج و اندوه را در شرايط متفاوت فراهم مي كند.

فرد داراي اختلالات عاطفي با نگرش كوته بينانه اي كه دارد مانع استفاده از هوش و توانايي هاي خود مي شود و در مقابل به تخريب برنامه و اهداف زندگي مي پردازد.

رفتارهاي ناشي از اختلالات عاطفي زوجين در هيچ كدام از روابط ميان انسان ها به اندازي روابط ميان افراد در خانواده مهم نمي شود.

موضوع اين گونه رفتارها در روابط ميان زوجين نه تنها سبب مي شود كه تحمل رويارويي ها با مشكلات به حد زيادي كم شود.

بلكه سبب مي شود كه فرزندان خانواده نيز از رفتارهاي مخرب والدين الگو برداري كرده سپس در آينده آن ها را در زندگي زناشويي خود به نمايش بگذارند.


9 نكته ي طلايي براي ماندگاري انگيزه
0 ديدگاه/تير ۱۹, ۱۳۹۸
ادامه مطلب ...
اغلب اختلالات عاطفي افراد از باورهاي غير منطقي و غيرعقلاني آنها نشات مي گيرد.
از آنجايي كه نشانه هاي اختلالات عاطفي همانند احساس گناه و افسردگي به عنوان نشانه هاي هيجاني شناخته مي شوند.

معمولاً منجر به احساس و يا اختلالات جسمي مانند

فشار خون
زخم معده
سردردهاي ميگرني
مي شوند.

تاييد اين واقعيت كه اينگونه تظاهرات رواني و جسماني در درجه اول از باورها و نگرش هاي سر چشمه مي گيرد مورد غفلت واقع شده است.

انسان ها در بيشتر مواقع به گفتگوي دروني با خود مشغول هستند و اين گفتگوها به گونه اي منطقي صورت مي گيرد.

اما هنگامي كه گفتگوهاي دروني به گونه اي غير عقلاني و غيرمنطقي باشند موجب بروز هيجانات نامناسب منفي به خود فرد مي شوند.

به عبارت ديگر در حالي كه فرد مي تواند به صورت سالم رفتار كند در اثر باورهاي غيرمنطقي خود رفتاري بد در پيش گرفته و حجمي از دشمني هاي غير ضروري ها را در رابطه با ديگران وارد مي كنند.

اگر بخواهيم به فردي كمك كنيم تا به روشني به تفكر پرداخته و سيستم ارزشي غيرمنطقي خود را كنار بگذارد بايد به او نشان دهيم كه

تفكر غيرعقلاني چيست
چگونه افراد به گفتگوي دروني غيرعقلاني مي پردازند
كجا و چگونه اين باورهاي غير عقلاني يادگيري شده و يا به فرد تلقين شده است
اين امكان وجود دارد كه به باورهاي عقلاني دست يابد
چگونه مي تواند باورهاي غير عقلاني خود را زير سوال برده و باورهاي عقلاني را جايگزين آنها كرد
چگونه مي تواند به فلسفه اي عقلاني در مورد زندگي دست يابند تا در نهايت بتوانند در اكثر موارد به گونه اي خود انگيخته به تفكر عقلاني و غير مخرب بپردازند.
فرايند شش مرحله اي فوق به يك فرد داراي اختلالات عاطفي به طور دقيق نشان مي دهد كه:
چگونه باورهاي غير عقلاني و منطقي به وجود آمده توسط او به كار گرفته مي شود
چگونه سبب بروز اختلالات عاطفي در او مي شود
روان درماني عقلاني عاطفي نام دارد و با استفاده از آن مي توان به كساني كه در رابطه زناشويي خود مشكلاتي را در نتيجه اختلالات عاطفي دارند كمك نمايد.

مشاورانه
مشاوره خانواده
مشاوره ازدواج
مشاوره تلفني
مشاوره آنلاين
تست روانشناسي
مشاوره روانشناسي
مشاوره جنسي
اختلال رواني
استخدام روانشناس و روانسنج
مقالات برتر مشاوره خانواده
اين روش شرايط بهتري را در زندگي براي آنهايي كه اين اختلالات را دارند فراهم مي كند تا بتوانند بهتر در كنار يكديگر زندگي كرده و ازدواج موفق و پايدار را رقم بزنند.

در طلاق عاطفي همسران احساس خشم و اضطراب نمي كند و لزوما يكديگر را درك نمي كنند و در زير سقف زندگي مي كنند .

در چنين خانواده، زوج ها بايد زير سقف زندگي كنند بدون اينكه با هم در تماس باشند.
به دليل نياز مالي، حضور فرزندان و ترس از قضاوت اجتماعي مانع تصميم جدي براي روشن شدن معيشت آنها مي شوند.

بنابراين تفاوت هاي ميان زوج ها به تدريج موجب نااميدي و طلاق عاطفي مي شوند.

مشاوره خانواده كمك كننده است.
طلاق عاطفي عموما در اولين سالهاي زندگي رخ نمي دهد.

در چند سال اول، با توجه به معيارهاي انتخاب همسر ، بين همسران اختلاف كمي وجود دارد.

يا حتي اگر چنين علاقه اي وجود نداشته باشد، اميد وجود دارد كه شرايط تغيير كند.

وي ادامه داد كه معمولا طلاق عاطفي در پنجم و ششمين سال زندگي آغاز مي شود.

هنگامي كه فرد اميد خود را به تغيير وضعيت خود و همچنين طلاق رسمي از دست مي دهد، به تدريج فاصله بين آنها افزايش مي يابد.

و طلاق عاطفي شكل مي گيرد.

براي مطالعه موارد بيشتر در اين زمينه به سايت “مشاورانه” مراجعه كنيد.

منبع: مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-روان درماني عاطفي عقلاني، راهكار رفع اختلالات عاطفي زوجين



:: ات مرتبط:

:: برچسب‌ها:
نویسنده : ravanshenas4455
تاریخ : 1398/5/14 
زمان : ۰۸
روان شناسي/روان درماني آدلريان
|

روان شناسي / روان درماني آدلريان، توسط آلفر آدلر[۲] (۱۸۷۰ – ۱۹۳۷) مطرح شد. آلفرد آدلر به عنوان يك روان پزشك تاثير گذار در طول تاريخ، در اوايل قرن ۲۰ ام توجه فلسفي را در سطح جهاني، به ايده هايي جلب كرد كه نسبتا جديد بودند.

وي بر اين عقيده بود كه شناخت دقيق و نزديك از وضعيت اجتماعي فرد، از طريق بررسي عواملي از قبيل ترتيب ولادت، سبك زندگي، و آموزش والديني، يك امر ضروري مي باشد.

آدلر معتقد است كه هر فردي تلاش مي كند كه به يك شخص مهمي تبديل شود و احساس خوبي داشته باشد.

فهرست مطالب
تاريخچه روان شناسي آدلريان
روان درماني آدلريان
۴ مرحله مربوط به روش درماني آدلريان
انواع روش هاي درماني آدلريان
شناسايي ارزش ها و روان شناسي آدلريان
محدوديت هاي روان شناسي آدلريان
روان شناسي / روان درماني آدلريان
روان شناسي / روان درماني آدلريان
تاريخچه روان شناسي آدلريان
آدلريان قبل از ورود به دنياي روان پزشكي و در اوايل دهه ۱۹۹۰، زندگي و دوران حرفه اي خود را به عنوان يك چشم پزشك از سال ۱۹۸۵ شروع كرد.

وي به شدت مجذوب نظريه هاي سيگموند فرويد[۳] در مورد رفتار بشري شد و آن را به دقت مورد مطالعه قرار داد و با شجاعت بي بدليل از مفاهيم روانكاوي فرويد كه قبل از آن به شدت مورد انتقاد بود، دفاع كرد.

در سال ۱۹۰۷، يك فردي كه طرفدار و حامي فرويد بود، از آدلر دعوت كرد كه به عضويت حوزه و گروه داخلي وي در بيايد – توسط يك گروهي، بحث منحصر به فردي در عصر چهار شنبه صورت گرفته شد و تصمصم بر آن شد تا مبناهاي مربوط به يك نهضت روان كاوي را ايجاد كنند.

در نهايت، به دليل اختلافات نظري، آدلر و فرويد از يكديگر فاصله گرفتند و آدلر خودش پيشتاز رهيافت جديدي در يك روش درماني جديد شد و بلافاصله مكتب روان شناسي فردي را راه اندازي كرد.

در اين سيستم جديد، تاكيد بر اهميت مطالعه كليه افراد بود. نظريه آلد، به صورت رسمي در انجمن تفكر روان شناسي آزاد مطرح شد و بلافاصله بعد از آن، روزنامه روان شناسي فردي شروع به چاپ كرد.

روان درماني آدلريان
آدلر در حوزه مربوط به نظريه كلي شخصيت، روان درماني، و آسيب شناسي رواني پيش قدم بود، و روان شناسي آدلريان، بر توانايي شخصي در پذيرش احساس نابسندگي يا نالايقي و داشتن موقعيت پايين تر نسبت به بقيه افراد تاكيد دارد.

وي بر اين عقيده است كه فرد در زماني كه مورد تشويق قرار مي گيرد و احساس شايستگي و احترام در وي شكل مي گيرد، پاسخگويي و مشاركت بهتري را از خود نشان مي دهد.

در شرايط معكوس و در زماني كه فرد مورد مخالفت قرار مي گيرد و دلسرد مي شود، وي يك رفتار ناكارا از خود نشان مي دهد كه بيانگر ايجاد يك حالت رقابتي، شكست و عقب كشيدن در وي مي باشد.

زماني كه روش هاي گفتاري، براي تاثيرات مثبت تشويق مورد استفاده قرار گيرند، احساس بي نقص بودن و خوش بيني در فرد افزايش مي يابد.

آدلر به شدت بر اين عقيده بود كه
“بچه اي كه برخورد بدي با آن مي شود به يك بچه ترسو و دلسرد تبديل مي شود”، و الگوهاي رفتاري با كودكان بايد در حد چشم گيري ارتقا يابند تا حس مقبوليت، مهم بودن و احترام در آنان ايجاد شود و اين احساس خوب تمام وجود كودك را در بر گيرد.

آدلر معتقد بود كه احساس ناشايستگي و پست بودن، به خصوص در زماني كه فرد در سنين پايين احساس حقارت شخصيتي مي كند، مي تواند در نتيجه ترتيب تولد ايجاد شود.

همچنين عواملي از قبيل وجود يك محدوديت و معلوليت فيزيكي يا نبود همدلي اجتماعي براي ساير افراد، مي تواند منجر به ايجاد چنين احساسي در فرد شود.

مبتني بر الگوهاي رفتاري و سيستم هاي اعتقادي
اين روش درماني، توجه خاصي بر الگوهاي رفتاري و سيستم هاي اعتقادي دارد كه در دوران بچگي توسعه يافته است.

متخصصان باليني كه از اين روش درمان استفاده مي كنند، به شدت معتقدند كه اين استراتژي ها، پيشروهايي براي خود شناسي و رفتارهاي بعدي بوده و به صورت مستقيم بر نحوده ادراك فرد از خودش و ديگران در طول زندگي تاثير گذار است.

با آزمون اين الگوهاي رفتاري، ما به صورت كاراتري مي توانيم ابزارهاي مورد نياز را براي شناخت ارزش و معناي خود ايجاد كنيم.

با اين روش مي توان تغييراتي ايجاد كرد كه در نهايت منجر به بهبود نتايج درمان بيانجامد.

. با آزمون اين الگوهاي رفتاري، ما به صورت كاراتري مي توانيم ابزارهاي مورد نياز را براي شناخت ارزش و معناي خود ايجاد كنيم.

با اين روش مي توان تغييراتي ايجاد كرد كه در نهايت منجر به بهبود نتايج درمان بيانجامد.

۴ مرحله مربوط به درمان با استفاده از روش آدلريان
يك درمانگر آدلرياني به افراد در درك تفكرات، محرك ها و عواطفي، كه بر سبك زندگي آنها تاثير گذار است، كمك مي كند.

همچنين در طول درمان، درمان جو مورد تشويق قرار مي گيرد تا با توسعه بينش ها، مهارت ها و رفتار هاي جديد، يك روش كاراتر و مثبت تري را در زندگي خود بدست آورد.

همه اين موارد از طريق چهار مرحله درمان آدلريان به دست مي آيد:

ضرورت پيدا كردن يك درمانگر
يك رابطه صحيح درماني مابين درمان گر و شخصي كه مورد درمان است، ايجاد مي شود و آنها توافق مي كنند كه با يكديگر همكاري كنند تا بتوانند به صورت موثر و صحيحي مشكل را شناسايي كنند.

ارزيابي
درمانگر افراد را تشويق مي كند تا در مورد گذشته شخصي خودشان، گذشته خانواده شان، يادآوري هاي اوليه، عقايد، احساسات و محرك هاي خودشان صحبت كنند.

اين كار كمك مي كنند تا الگوي زندگي كلي فرد مشخص شود.

اين الگوي كامل زندگي شخصي شامل عواملي مي باشد كه ممكن است در مراحل اوليه درمان، به عنوان عوامل بي اهميت يا بي ربط در نظر گرفته شوند.

بينش
به فرد در حال درمان كمك مي شود تا روش هاي تفكر جديدي در مورد موقعيت خودش داشته باشد و اين روش ها را توسعه دهد.

جهت گيري مجدد و اصلاح بينش:
درمانگر به فرد كمك مي كند تا اقدامات جبراني و موثري را بكارگيرد كه منجر به تقويت بينش جديد يا تسهيل بينش هاي بعدي مي شود.

شناسايي ارزش ها و روان شناسي آدلريان
افرادي كه به درمان مراجعه مي كنند، مي خواهند تا بينش و ديدگاه خودشان را نسبت به رفتارهايشان تغيير دهند و واكنش مناسبي نسبت به وضعيت هاي مختلف زندگي خودشان داشته باشند.

روان درماني آدلريان، از يك فرايند شناسايي ارزشهاي آدلرياني استفاده مي كند، به نحوي كه شخص تحت درمان به صورت يك تشكيلات و سازمان مربوط به حيات شخصي معرفي مي شود كه شامل ترتيب تولد، بافت اجتماعي و ديگر فعاليت هاي محرك خارجي است و دربرگيرنده تاثيرات والديني مي باشد.

با شناخت اين تشكيلات و نحوه تاثير آن بر ارزش ذاتي، مقبوليت و انتظارات، يك فرد مي تواند شروع به پذيرش عواطفي كند كه آنها به عنوان يك كودك، نسبت به اتفاقات تجربه شده دارند.

اين پروسه ادراك، به افارد تحت درمان كمك مي كند تا ارزش هاي ذاتي صحيح خودشان را كه مستقل از بقيه مي باشد، شناسايي كنند (اين اتفاق ممكن است بار اولي باشد كه براي يك فرد صورت مي گيرد).

شناسايي ارزش هاي آدلرياني
شناسايي ارزش هاي آدلرياني به فرد اجازه مي دهد تا با يك ديد جديدي كه تغييرات مثبت را تقويت مي كند، به عقايد قبلي خود نگاه كند.

شناسايي ارزش ها صرفا مربوط به انجام موارد مهم، شناسايي مواردي كه شخصا براي خودتان مهم است، و انجام اقدام موثر كه با راهنمايي اين ارزش ها صورت مي گيرد، مي باشد.

تمرينات متفاوتي براي كمك به شناسايي ارزش هاي انتخابي بكار گرفته شده است كه به صورت راهنمايي براي هدايت رفتار موثر و ارادي عمل مي كند.

افرادي كه غرق در تفكرات خود مي شوند و تمايل دارند تا با احساسات دردناك مقابله كنند يا از آن اجتناب كنند، در انتخاب اقداماتي كه هدفمند و مطابق با ارزش ها باشد، با مشكل مواجه مي شوند.

از طريق آزاد سازي تفكر از چنين درگيري هايي، آنها به اقداماتي دست مي يابند كه مطابق با ارزش هاي حقيقي آنها بوده و اين افراد، اقدامات كامل و صحيحي را از خودشان بروز مي دهند.

انواع روش هاي درماني آدلرياني
روان درماني فردي آدلرياني، درمان مختصر، درمان زوج ها و درمان خانوادگي روش هاي درماني هستند كه به افراد كمك مي كنند تا از احساسات ناكارا و غير مفيد خود خلاص شده و تمركز خود را بر ايجاد اصلاحات در ارزش هاي پذيرفته شده، احساسات و رفتارهايي جلب كنند كه مانعي براي رشد مثبت افراد مي باشد.

تكنيك هاي آدلرياني از مكالمه سوكراتيك[۴] استفاده مي كند تا توسعه مربوط به وضعيت هاي كارا و مفيد را در حوزه هاي مختلفي از قبيل اعتماد به نفس، ارزش دهي به خود، و مهم تلقي كردن خود را رشد دهد.

اين وضعيت منجر به افزايش توانايي فرد براي مشاركت طبيعي و ايجاد روابط محكم مي شود.

بزرگترين هدف اين نوع درمان، از بين بردن عقايد و رفتار ها مخرب (كه فرد به صورت مستقل و ناخودآگاه در مراحل قبل از درمان از آنها استفاده مي كرد) و جايگزيني ابزارهايي مي باشد كه به فرد اجازه مي دهد تا اعتماد به نفس و شخصيت اجتماعي خود را تقويت كند.

محدوديت هاي مربوط به روان شناسي آدلرياني
روش درماي آدلريان، يك روش زمان بر بوده و اين رهيافت ممكن است در مورد افرادي كه به دنبال درمان سريع تر يا راه حل هاي سريع در مورد نگراني هاي خودشان هستند، بهترين مطالعه نباشد.

علاوه بر آن، بخش مهمي از اين رهيافت شامل شناسايي اتفاقات صورت گرفته در دوران كودكي مي باشد، و افرادي كه تمايل به بررسي گذشته خانواده يا وضعيت جسمي خودشان ندارند، ممكن است اين رهيافت را يك رهيافت مناسب براي خودشان ندانند.

يك انتقاد ديگري كه به اين رهيافت وارد است كاهش بالقوه اثر بخشي آن، در مورد افرادي است كه داري بينش محدودي بوده و/يا با نگراني هايي مواجه هستند كه بر توانايي كاركرد آنها تاثير دارد.

هر چند كه روش درماني آدلريان در چندين مطالعه تاييد شده است، ولي آزمايش هاي بيشتر مي تواند منجر به فراهم سازي شواهد گسترده تر در مورد كاربرد اين روش شده و حمايت خوبي از مزايايي اين رهيافت به عمل آورد.

مشاوركو : مركز مشاوره روانشناسي و مشاوره آنلاين

منبع:مشاوركو : مركز مشاوره روانشناسي و مشاوره آنلاين-روان شناسي/روان درماني آدلريان



:: ات مرتبط:

:: برچسب‌ها:
نویسنده : ravanshenas4455
تاریخ : 1398/2/25 
زمان : ۱۸
[ ]